دشیفر چیست؟
جان دوارت در کتابی که به بررسی زندگی سگوویا پرداخته است بیان میدارد که سگوویا اعتقاد داشت :
“دشفیر و توانایی اجرای نت ها مانند آنچه پیانیست ها عمل میکنند برای گیتاریست ها امکان پذیر نیست . “و در ادامه “دوارت “مخالفت خود را ابراز نمود که امروزه بسیاری هستند که بسرعت و با دیدن نت به اجرای آن میپردازند .حتی چالش هایی در دنیای اینترنت توسط یک نوازنده خارجی با عنوان “دشیفر اجرا کردن ” در میان گیتاریست های کلاسیک به وجود آورد که بنظر میرسد میبایست عمیق تر به این مبحث پرداخت .قبل از پرداختن به این مقوله بهتر است مقاله ای مفید در این زمینه بخوانید
Decipher دشیفر در موسیقی چیست؟
دشیفر کردن به عمل خواندن و اجرا کردن یک قطعه موسیقی گفته میشود به شرطی که اجرا کننده قبلا آن قطعه را ندیده باشد. در زبان انگلیسی به دشیفر کردن sight-reading میگویند. اصطلاح sight-singing به خواننده ایی گفته میشود که دشیفر میکند.
● دشیفر (sight-reading)
نویسندگان کتاب های موسیقی معمولا اصطلاح دشیفر (sight-reading) را برای توانایی خواندن و اجرای موسیقی سازی و آوازی در اولین مقابله با قطعه به کار برده اند. به عبارت دیگر دشیفر تبدیل دریافتهای موسیقیایی توسط چشم به اصوات میباشد. برخی از نویسندگان ترجیح میدهند از اصطلاحات شاخص تری مانند “دشیفر نوازی” (sight-playing) و “دشیفر خوانی” (sight-singing) در مواقع لزوم استفاده نمایند. این تمایز بخشیدن به انواع دشیفر، اصطلاح (sight-reading) را مربوط به اجرای صامت قطعه موسیقی در ذهن بدون ایجاد صدا توسط ساز یا حنجره میداند.
موسیقیدانان بسیار ماهر میتوانند در سکوت دشیفر کنند. آنها میتوانند به یک نت موسیقی نگاه کنند و آن را در ذهن خویش بشنوند بدون اینکه چیزی بخوانند یا بنوازند. دشیفر کنندگان غیر حرفه ایی تر معمولا برای خواندن اثر بخش نتها حداقل اقدام به زمزمه کردن یا سوت زدن قطعه میکنند. در اوایل قرون وسطا توانایی خواندن صامت برای قرائت نثر ها آنقدر مهم بوده است که آگوستین قدیس درباره آن سخن گفته است.
اصطلاح “a prima vista” همچنین مانند بسیاری از عبارات دیگر موسیقی که به زبان ایتالیایی هستند برای دشیفر کردن به کار میرود. اجرای موسیقی بشیوه “a prima vista” به معنی اجرا در اولین نگاه میباشد.
“توانایی شنیدن نتهای روی کاغذ به معنی خواندن موسیقی است و باید به عنوان پیش نیاز یک اجرای خوب مورد توجه قرار گیرد….اگر هنر جو در زمانی که یک قطعه موسیقی را آنالیز میکند تلاشی برای نواختن و شنیدن کمپوزسیون قطعه نکند اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شده و اجرای او تنها ارائه مکانیکی نتها خواهد بود.
● انتقال نظری (sight-transposition)
برخی از نوازندگان – به طور مشخص نوازندگان گیتار خود آموخته – میتوانند یک آهنگ را به فاصله ایی که متناسب با محدوده صوتی آواز خواندن ایشان است جابجا کنند. از دلایل دیگر این نوع انتقال آسانتر کردن آکوردهاست. این نوازندگان نیازی به دانستن قواعد خواندن موسیقی ندارند و فقط باید با دانش انتقال آکوردهای گیتار آشنا باشند تا بتوانند آهنگ ها را در محدوده صدایی مشخصی اجرا کنند که برای آواز خواندنشان خیلی بالا یا خیلی پایین نباشد.
● دشیفر نوازی (sight-playing)
چنانکه گفته شد برخی از نویسندگان به انجام عمل دشیفر به وسیله ساز دشیفر نوازی میگویند. دشیفر نوازی دو مهارت اصلی خواندن موسیقی و ایجاد موسیقی را با هم ترکیب میکند.
● دشیفر خوانی (sight-singing)
وقتی که خواننده ها دشیفر میکنند معمولا به این عمل آنها دشیفر خوانی گفته میشود. دشیفر خوانی از دو مهارت دشیفر و توانایی خواندن به وجود می آید.
● روانشناسی
توانایی دشیفر کردن تا حدودی به قدرت حافظه کوتاه مدت موسیقیایی وابسته است. آزمایش به وسیله دستگاه دنبال کننده چشم نشان داده است، چشم نوازندگان ماهر همواره جلوتر از موسیقی که اجرا میکنند حرکت میکند. آنها نتهایی که میبینند را به ذهن میسپارند و روی آنها پردازش انجام میدهند تا زمانی که آنها را اجرا کنند. به این عمل جدا کردن دست و چشم اطلاق میشود.
اگر ذخیره اطلاعات دریافت شده از نتها در حافظه فعال را با این عبارات معرفی کنیم: مقدار اطلاعات (بار) و زمانی که آنها باید در ذهن نگاه داشته شوند تا اجرا شوند(تاخیر)، باید بدانیم کنش بین بار و تاخیر با تغییر تمپو طبق رابطه زیر تغییر میکند:
تغییرات تمپو برابر است با تغییرات بار تقسیم بر تغییرات تاخیر.
برخی از معلمها و محققها عقیده دارند که دست و چشم میتواند برای استقلال بیشتر از حالت طبیعی آموزش ببیند تا توانایی بهتر دشیفر کردن را پدید بیاورند. همچنین دشیفر به آشنایی با شخصیت موسیقی که مورد دشیفر قرار گرفته است نیز بستگی دارد. این امر به اجرا کننده اجازه میدهد که عبارات را بصورت واحدهای مجزا مورد شناخت و پردازش قرار دهد نه به صورت نتهای تک تک. در این حالت کارایی بیشتری برای نوازنده بوجود خواهد آمد.
اشتباهات در دشیفر معمولا در جاهایی رخ میدهند که موسیقی دارای یک سکانس غیرعادی یا غیر منتظره است. این اشکال استراتژی حدس زدن نتها است که دشیفر کنندگان معمولا از آن استفاده میکنند.
● استفاده حرفه ایی
نوازندگان استودیویی معمولا قطعاتی که ضبط میکنند را برای اولین بار دیده اند. غالب موسیقی هایی که در تلوزیون نواخته میشود توسط نوازندگانی نواخته شده است که آن قطعات را دشیفر کرده اند. این نوع تمرین و اجرا به دلیل خواسته پیروزی تجاری این صنایع به وجود آمده است.
● متد آموزشی
اگر چه ۸۶% از معلمهای پیانو دشیفر را مهمترین یا یکی از مهارتهای بسیار مهم یک نوازنده میدانند اما تنها ۷% از آنان با این مهارت به شیوه سیستماتیک رو به رو میشوند. دلیل این امر را باید نقص دانش مربیان درباره آموزش دشیفر دانست به علاوه کمبود مواد آموزشی و ضعف خود معلمان در دشیفر کردن از عوامل مشکل آفرین هستند. همچنین معلمها اغلب تاکید زیادی روی تمرین و ساختن رپرتوار برای اجرای یک رسیتال موفق میکنند که در نتیجه این امر دشیفر و سایر مهارت های وابسته آن به نابودی کشیده میشوند. (Hardy ۱۹۹۸)
تحقیقات بسیار چند مهارت مشخص را برای انجام دشیفر با ضروری میداند:
پایه های تکنیکی در خواندن و انگشت گذاری
توانایی لامسه و حافظه
توانایی خواندن، شناختن و یاد آوری گروهی از نت ها ( جهت ها، الگوها، عبارات، آکوردها، گروه بندی های ریتمیک، تم ها، معکوسها inversions، فواصل و غیره)
توانایی خواندن نتهای جلوتر با نگاه عریض تر و جلوتر
تصور شنوایی (شنیدن قطعه پیش از نواختن و خواندن دهانی آن به دشیفر کردن قطعه کمک میکند.)
توانایی نگاه داشتن ضرب، خواندن و یادآوری ریتمها
هوشیاری و دانش ساختاربندی موسیقیایی و تئوری موسیقی
قبل از اینکه این بحث را ادامه دهم شما را به دیدن این قطعه با اجرای Jonny Mosco دعوت میکنیم
نت اصلی Paisaje- M.Zenamon این قطعه را هم در اختیار شما قرار داده شده . بنظر شما دشیفر یکباره چه امکانی در اجرای این قطعه داده است ؟
در ادامه میخواهیم پس از تشریح مبحث “دشیفر” شما را با فن تنظیم / انگشت گذاری / و تفسیر قطعات آشنا نمایم .
بنظر میرسد در اینجا ابتدا در مورد ویژگی منحصر بفرد و در عین حال پیچیده گیتار کلاسیک صحبت کرد .در دانشنامه آزاد “ویکیپدیا ” اینگونه گیتار کلاسیک را معرفی میکند :
گیتار کلاسیک همچون پیانو، به نوازنده امکان اجرای اثرهایی با بافت کنترپوانتیک با ملودیهای پیچیده و همچنین اثرهایی با بافت هارمونیک با توانایی اجرای چندین نت در یک زمان را میدهد. به همین دلیل این ساز، به عنوان سازی تک نواز (soloist)، شناخته شدهاست.
وقتی صحبت از بافت هارمونیک و شباهتش با پیانو میشود باید کاملا با پیانو آنرا تفکیک نمود . پیانو سازی است که برخلاف گیتار کلاسیک نت ها در یک راستا و تصویر ذهنی انها بسیار ملموس است. مهمترین معضل و درگیری یک گیتاریست کلاسیک “انگشت گذاری ” قطعات می باشد که همواره مورد چالش و حتی بحث جدی میان نوازندگان است . یک نوازنده گیتار ساعتهای بسیاری را صرف انگشت گذاری قطعات خود میکند و قطعات را پوزیسیون های مختلفی میتواند اجرا نماید .
روی سخن ما نوازندگان متوسط به بالا می باشد نه مبتدی و تازه کار وگرنه نوازنده مبتدی اصولا در ابتدا تسلط کافی بر جغرافیای گیتار نداشته و تمامی نت ها را در پوزیسیون یک اجرا مینماید .
اینکه چه قطعه را بتوان یکباره اجرا نمود :
– میزان توانایی نوازنده
-سطح قطعه
– شناخت فرم و بافت هارمونی قطعه
– تسلط بر هارمونی گیتار و آکوردها
طی سالها شرکت در مستر کلاسهای نوازندگان مطرح دنیا دریافت شد دشیفر این نوازندگان بینظیر است اما نه برای اجرای یکباره قطعات مختلف اما این نوازندگان به دلیل داشتن تکنیک بالا / گوش بسیار قوی / رپرتوار گسترده و درک عمیق از ساختار و هامونی گیتار میتوانند در مدت زمان کوتاهی قطعه را بنوازند.
وقتی “زوران دوکیچ” را در مستر کلاس دیدم وی با دیدن یک نت و اجرای یک یا دوبار از روی نت کافی بود آنرا بینظیر اجرا کند و حال هر قطعه ای در هر سطحی بود .مسلما از جمله اعجوبه هایی است که در دنیای نوازندگی نیز میتواند به یکباره بسیاری از رپرتوار گیتار را با یک بار دشیفر اجرا نماید اما وی نیز برای درک جزییات و موزیکال نواختن مسلما نیازمند تحلیل بود .
در هر حال نباید فراموش کرد تمرین “دشیفر” یک عنصر اصلی در تمرینات یک نوازنده گیتار کلاسیک است حال این تمرین چگونه است و چه خصوصیاتی نسبت به دیگر تمرینات دارد از این بحث خارج است .
نکته بسیار مهم در مطلب فوق
“موسیقیدانان بسیار ماهر میتوانند در سکوت دشیفر کنند. آنها میتوانند به یک نت موسیقی نگاه کنند و آن را در ذهن خویش بشنوند بدون اینکه چیزی بخوانند یا بنوازند. دشیفر کنندگان غیر حرفه ایی تر معمولا برای خواندن اثر بخش نتها حداقل اقدام به زمزمه کردن یا سوت زدن قطعه میکنند. در اوایل قرون وسطا توانایی خواندن صامت برای قرائت نثر ها آنقدر مهم بوده است که آگوستین قدیس درباره آن سخن گفته است.”
برای اینکه بتوانید در دشیفر به قدرت بالایی برسید باید بتوانید بدون ساز بتوانید نت ها را دیده و در ذهن بشنوید .پس چگونه به این مهارت برسید را میتوانید با اساتید خود مطرح سازید مسلما یک مدرس حرفه ای گیتار میتوان شیوه های مختلفی برای این کار را در برنامه آموزشی شما بگنجاند .
مطمین باشید بسیاری از نوازندگان دنیا هیچوقت حافظه جادوی خود را تا انتهای عمر و در سنین کهنسالی همراه نخواهد داشت . نمونه مطرح و نوازنده بینظیر گیتار کلاسیک “دیوید راسل ” که در ویدیو هایش قطعات را بدون حفظ کردن از روی نت مینوازد و مسلما این امر یکباره نیست بلکه ساعتها وقت برای تمامی جزییات گذاشته است اما بسیار باهوش بوده است که بجای حفظ قطعات مختلف وقت خود را برای طیف گسترده ای از قطعات بگذارد شاید این یکی از اشتباهات فاحش نوازندگان “مبتدی” و حتی حرفه ای تر هست که وقت بسیاری برای حفظ کردن یک قطعه میگذارند و در خلال این کار فراموش میکنند گاهی به نت ها نگاه کنند.
و حتی قادر نیستند از میزان های مختلف قطعه را اجرا کنند و این بزرگترین اشتباه در زمینه یادگیری گیتار کلاسیک می باشد.مسلما بسیاری از نوازندگان که از عبارت “دشیفر” در اجرای قطعه استفاده مینمایند چندین بار قطعه را مرور کرده اند و و حتی گاهی هم یکباره چرا که بسیاری از قطعات به دلیل ساختار ساده در آهنگسازی و کلیشه های رایج در انگشت گذاری و همچنین در سطح پایین تر از توانایی فرد براحتی قابل اجرا میباشد و مسلما این تسلط ارزشمند است اما موجب حیرت = خیر
این وظیفه و یک توانایی است که جزو بایسته های یک نوازنده گیتار کلاسیک محسوب میشود اگر آنرا دارید که هیچ, اگر ندارید این ضعف شما می باشد پس از همین امروز تمرین کنید .